دير زماني است كه اهالي ادب و فرهنگ با اين عبارت شاخص مربوط به گستره زبان آشنا شدهاند و پذيرفتهاند كه تسلط دانشورانه بر كاربرد چند ساحتي يك زبان خارجي و خواندن و نوشتن خلاق در حوزه گسترده آن زبان، به مثابه زندگي كردن، انديشيدن و آفرينشگري همزمان در كسوت دو نفر است. اهميت بارز دانستن يك يا چند زبان خارجي و مهارت يافتن در ترجمه دقيق و اصيل كتاب ها و متن هاي مختلف از يك زبان خارجي، يك خدمت ارزشمند و چند سويه فرهنگي است. در اين ميان كساني كه در عرصه يكي از زبان هاي غير جهاني و كم و بيش محدود به جغرافيايي كوچك-مثل زبان و ادبيات ارمني- تلاش ورزيدهاند، جايگاهي خاص و در خور ستايش دارند. يكي از اين مترجمان«احمد نوری زاده» است.
احمد نوري زاده، شاعر مترجم، پژوهشگر و بنيانگذار ارمنيشناسي فارسي، به دليل فعاليت هاي گستردهاش در قلمرو تاريخ و فرهنگ و ادب كشور ارمنستان تا به حال به كشورهاي متعددي از جمله سوريه، لبنان، كانادا و حتي آمريكا سفر كرده است. وي در آبان ماه سال 1330 در محله قاضيان بندر انزلي ديده به جهان گشود. پدرش كارگر آتشنشاني شيلات بود و در سال 1363، زماني كه او بيشتر از هر وقت احتياج به پدر داشت، از دنيا رفت اما مادر نوريزاده زني زحمتكش بود. خود او در وصف مادرش ميگويد:” او كه زن بسيار زحمتكش و شريفي بود در خانههاي مردم كار ميكرد و درآمدش را به مصرف هزينه هاي زندگي خانواده تهيدستش ميرساند. خانوادهام داراي هفت برادر و يك خواهر بود.”
او در همين حال و احوال از پدرش ياد ميكند. احمد در سال هاي كودكي براي لباس نوروزي گريه ميكرد و پدرش به اين در و آن در ميزد، پول قرض ميكرد و براي او كت و شلوار ميگرفت. آن موقعها در محله قاضيان «شربت اقلي» نامي بود كه نامش هم به معني پسر شربت بود. او تركي بود كه لباس ها را روي شانهاش ميانداخت و بچههايي كه رنگ و طرح لباس ها را ميپسنديدند، به پدرشان نشان ميدادند و او هم اجناسش را ميفروخت. پدر نوريزاده نه تنها براي احمد، كه براي ديگر بچهها هم مجبور بود از اين و آن قرض كند تا آنان هم در سال نو لباس نو نوار ببينند و ديگربراي لباس نو پا به زمين نكوبند. اين قضيه سال هاي متمادي ادامه داشت تا اينكه نوريزاده و چند تن ديگر از بچههاي خانواده به دبيرستان رفتند.
احمد وقتي به نوجواني پا گذاشت، متوجه شد كه بايد براي مشكلات مالي خانواده يك دست لباس را سال ها بپوشد. مادر مرحوم او هم لباس ها را رفو و وصله و پينه ميكرد و دوباره به آنها ميداد تا بپوشند و كمتر فشاري روي پدر خانواده باشد و آنها هم كمتر با بدن نيمه عريان در انظار عمومي ظاهر شوند. حالا كه او به تعبيري، دور دنيا را گشته است و بارها از سوي رييس جمهور كشور ارمنستان مورد تقدير قرار گرفته و حتي از دانشگاه ايروان نشان پرفسوري دريافت كرده است، با سي جلد كتاب ترجمه و تاليفي پيش روي ما نشسته تا به پرسش هايمان پاسخ بگويد.
با او از كتاب هايش حرف زديم، از شعر و شاعر، ترجمه و هر آنچه فكرش را بكنيد. نوريزاده با رويي گشاده به ما در تمام زمينهها پاسخهايي روشن ميدهد تا بتواند اندكي جان و ذهن مخاطب را روشنايي ببخشد.
(more…)






